زهرا نازنازیزهرا نازنازی، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 19 روز سن داره

خاطرات زهرا نازنازی

خبــ رهــ ای کــ وتــ اه 19مـ اهگی + رونمایی از تصاویر ارسالی بازی وبلاگی

به نام خدا هفتهی گذشته امتحانات داداشی تموم شد و خدا رو شکر با وجود یه   خواهر نازنازی و دوست داشتنی    و کنجکاو نتایجــش عالی بود ...   اینجا    کلیک کنید و  ببینید.   تقریبا دو هفته‌ای میشه که با   عسلک   آموزش دستـ شـ ویی رفتـن رو شروع کردیم و خدا رو شکر خیلی خوب داریم پیش میریم و   زهرا نازنازی   بخوبی همکاری میکنه و چند روزیه که روزها دیگه نیازی به   (مـ ای بی بی)   نداره، فقط کار من سخت شده و باید حواسم حسابی جمع باشه ... کار جالب   عسلک   در این روزها اینه که میاد کنار ...
11 بهمن 1390

سالگرد یکی شدنمون +این روزهای عسلک + یک روز خوب

 به نام خالق عشق هفدهم دی ماه سال ...   در یه روز سرد زمستونی که برف همه جا رو سفید پوش کرده بود   من و بابایی   با هم پیمان بستیم که در کنارهم زندگی مشترک و   عاشقانه مون   رو  شروع کنیم و تا آخر عمرمون باهم باشیم.   تقدیم به همسرم   که تمام زندگی من است:  بهترینم به مرغان عاشق سپرده ام که برای تو،   هزاران گل مریم از دشت آرزوها،   هزاران ستاره ی تابنده از آسمانها   و   هزاران دریا عشق از اقیانوس مهربانی تقدیم کنند   و میگویم باش با من که همه‌ی رهگذران میگذرند ولی تو تنها ماندنی هستی.   آنها...
11 بهمن 1390

سومیــــن بـــــازی وبــــلاگی

سلام دوستان عزیزم از   دومین بازی وبلاگیمون (افطارهای آسمونی)  که با حضور شما عزیزان و فرشته‌های نازنین‌تون خاطره‌ی زیبایی از   ماه رمضان   امسال به جای موند، حدودا سه ماهی میگذره و من مدتیه برای عوض شدن روحیه‌ی خودم و شما    در فکر یک بازی دیگه بودم    با توجه به اینکه اکثر دوستان من خانومها و مامانهای مهربون   هستند  این بازی به ذهنم رسید: چه چیزهایی روی درب یخچال تون نصب کردین؟    توضیحات بیشتر رو اینجا بخونید برای شرکت در این بازی فقط کافیه از روی   درب یخچال‌تون   عکس ...
26 دی 1390

اربعین حسینی تسلیت باد

دختر عزیزم؛   مدتها از واقعه عاشورا می گذشت و یزید   لعنت الله علیه ، که دشمن دین خدا بود، دستور داد تا اُسرای کربلا رو به مدینه ببرن. برای همین یکی از سربازانش رو مأمور کرد تا اسرا رو به مدینه برسونه.  ندای جـــاودانه زینب :   ما رأیت الا جمیلا  !! چیزی جز زیبائی ندیدم  !!   آیا  آزاده تـــــر از  (  اسرای کربلا  )  یافت می شود  ؟!    سلام علی قلب زینب الصبور   حضرت زینب   س  که در میون اسرا بود، از اون مأمور درخواست کرد تا اون ها رو به کربلا ببره تا   حضرت   زینب &...
24 دی 1390

***نازگلکم 19 ماهه شد***

امروز 1 سال و 7 ماه و 3 روزه که در کنـــــار هم هستیم حتی یک روز هم از همدیگه  دور نبودیم و تو عشق 19 ماهه‌ی من و برادر مهربون و عزیزت،  شیرین ترین نقطه‌ی عطف زندگی من هستید عسلـــــکـــم   طی چند روزه گذشته و مطلع شدن از وضعیت یه فرشته‌ی زمینی ، جسم و روح من بهم ریخته هر لحظه که به تو عروسک نازنیم نگاه میکنم  دلم برای مادرش میتپه  دیشب وقتی در کنارم بعد از کلی تلاش مثل یه فرشته، معصوم و پاک به خواب رفته بودی دقایقی فقط به صورت مثل گلت خیره شدم  و با خدای خودم راز و نیاز کردم : بار خدایا، من انسانم ... به آن گونه که تو آفریدی نمیتوانم مث...
14 دی 1390

فصل زمستـان + شهـ ر کتـ اب

این روزها با اومدن فصل زمستون و سرمای هوا  بیشتر باید توی خونه باشیم   البته قبل از حضور زهرا نازنازی سرمای هوا زیاد برام مهم نبود ولی حالا دیگه نمیشه این موضوع رو جدی نگرفت  از فصل زمستون روزهای برفی  و درخت کریسمس رو خیلی دوست دارم. فعلا که امسال روزای برفیش روهنوز بطور جدی ندیدیم    اتفاق مهم دیگه ای که در اولین ماه این فصل (دی ماه) توی خونه‌ی ما رخ میده آغاز امتحانات پایان ترم نوبت اول داداشی هستش  البته از یه طرف خوشحالیم  چونداداشی بیشترتوی خونه هست  و یک روز درمیون صبح‌ها میره امتحان میده  و میاد خونه. ولی...
10 دی 1390