زهرا نازنازی شیرین مثل عسل + واکسن 18 ماهگی
به نام خدا
سلام به دوستان خوب و همراهم که از داشتن تون خیلی خوشحالم
دخترک ناز و قشنگ 18 ماه و 10 روزهی من مثل عسل شیرین و برای خودش خانوم شده با عروسکها و اسباب بازیهاش بازی میکنهبه کسانی که دوستشون داشته باشه ابراز محبت میکنه مثل یه طوطی اکثر کلماتی که میگیم رو تکرار میکنه نقاشی کشیدن (به قول خودش نَق)رو دوست داره کتاب خوندن و نگاه کردن تصاویر سرگرمش میکنهعاشقه آب بازی و دست شستنبا خواب شب همواره مشکل داره یه چادر نماز کوچولو(به قول خودش چا) داره که سرش میکنه و نماز میخونه و زیرلب هم یه چیزایی زمزمه میکنه (اون موقع است که دلم میخواد قورتش بدم)
برای دیدن جدیدترین تصاویراینجا کلیک کنید
دایره لغات
(مامان، بابا، دادا، نینی) (عک=عکس، دوربین) (انار،موز) (آش) (توتو=تخم مرغ) (حوهن=حسین) (عدی=علی) (دایین=یاسین) (عدیدم=عزیزم) (دهدا=زهرا) (دهترم=دخترم) (دس، پا، مو، ناهون=ناخن) (هونه=خونه) (موشی، ببری، هاپو، جوجو،بعبع) (توپ) (مان=ماست)(چا=چادر) (دسهش=دستکش) (هرما=خرما، حامه=خامه)(کیف)(کف=کفش) (آگاهه=آقاهه) (دوهتور=دکتر) (پَ=پتو)
واکسن 18 ماهگی :چهارشنبه23آذر ساعت 4 بعدازظهر باتفاق بابایی مهربون رفتیم و با 10روز تاخیر و کلی استرس آخرین واکسن تــــا 6 سالگی رو زدیم. یکی به دستت و یکی به پا و قطره هم خوردی. من که دلم نمیومد بغلت کنم توی بغل بابایی بودی یه کم گریه کردی و خدا رو شکر زود آروم شدی، دو شب تب داشتی و جای تزریقت هم درد داشت. هنوزم یه کم روی پات ورم داره. ولی کاریش نمیشد کرد ... الهی تندرست باشی گل نازم
همسرانه: عزیزم از اینکه در تمام لحظات من رو همراهی میکنی و همیشه در کنارم هستی، ازت سپاسگزارم. از خدای مهربون میخوام همیشه سلامت باشی و سایه ی پر مهرت برامون مستدام باشه
لینک این آهنگ رو یکی از دوستان خوب و مهربونم برام فرستاده، فکر کردم شاید شما هم خوشتون بیاد