زهرا نازنازیزهرا نازنازی، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

خاطرات زهرا نازنازی

این روزها 90/4/1 + آفرین نوشت + تشکر نوشت

1390/4/1 20:44
504 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدا

اندر احوالات زهرا نازنازیه 1 سال و 20 روزه

زهرا نازنازی

امروز اولین روز از فصل زیبا و گرم تابستونه و این دومین تابستونی هست که زهرا نازنازی آغاز میکنه

این روزها همش یاد پارسال همین موقع‌ها میافتم. روزها و شبهای خیلی سختی بودآخ. دخترک من شب‌ها به شدت گریه می‌کرد و نمی‌خوابید. چند شب اول بابایی باهامون همکاری کرد ولی چون ایشون باید صبح میرفت سره کار شیفت شبانه نگهداری از زهرا نازنازی با من و علی جون بود. خدا رو شکر که تعطیلات تابستونی علی شروع شده بود و کمک خیلی بزرگی برای من بود ...Smiley

زهرا نازنازی در 20 روزگی

و حالا در 1سال و 20 روزگی هنوز هم شبها به سختی میخوابی و معمولا تا 3 و 4 صبح بیداری ... این روزها حسابی برای خودت خانوم شدی و هر حرفی که بهت میزنم متوجه میشی. 

وقتی داریم تلویزیون تماشا میکنیم میری اینطوری جلوش وامیستی و میخوای که به تو توجه کنیمماچ

اگر کسی سرفه کنه سریع اداشو درمیاری و الکی سرفه میکنی --- یاد گرفتی دستای کوچولو و نازت رو ببری بالا و دعا کنی --- هر موقعه اسم حسین و یا حسینیه میاد شما شروع میکنی به سینه زدن --- شونه و برس رو میگیری دستت و مثلا موهات رو مرتب میکنی --- وقتی بهت میگم بریم دستات رو بشورم سریع پامیشی و زیر شیر آب خودت دستات رو میمالی بهم و میخندی --- وقتی داداشی خواب باشه هر طور شده خودت رو میرسونی به اتاقش و از تخش میری بالا و میشینی کنارش شروع میکنی به سرو صدا کردن تا بیدار بشه --- بهت میگم زهرا نازنازی پیشی چی میگه؟ میگی میو میو --- علی رو نمیتونی کامل بگی و به عل اکتفا میکنی --- اگر به چیزی نباید دست بزنی یا کاری رو نباید انجام بدی میگی نه نه و انگشت اشارت رو روبروی صورتت تکون میدی --- غذا خوردنت هنوز با ما هماهنگ نیست و هنوز دوست داری که سوپ خودت رو به شکل میکس شده بخوری --- عاشقه دوغ و دلستری --- سیب زمینی سرخ شده رو هم خیلی دوست داری --- اگر کسی بره حمام تموم مدت پشت در وامیستی و به در میزنی --- توی عروسک هات عسل رو خیلی دوست داری و با آهنگش نانای میکنی --- کلاغ پر و لی لی حوضک رو یاد گرفتی --- داداشی اسب میشه و شما روی پشتش میشینی و کلی ذوق میکنی 

  

××این گلدون یاسمون هست در آخرین شب بهار، پر از گل یاس و تصویر بعد زهرا یاس یاسیقلب ××

 

آفرین نوشت: دیشب متوجه شدیم دختر خاله‌ی عزیز زهرا نازنازی فاطمه جون در آزمون ورودی مقطع راهنمایی تیزهوشان قبول شده و کلی خوشحال شدیم. 

زهرا نازنازی و فاطمه جون

فاطمه‌ی قشنگم برات آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم همیشه در زندگیت بهترین‌ها برات رقم بخورهSmiley 

برای دیدن تشکرنوشت‌ها اینجا کلیک کنید

قلبنظرات دوستان گلمبه من زنگ بزن

ورود به وبلاگ داداش علی جون 

 

21 خرداد واکسن یکسالگی توسط دکتر صبور تزریق شد و خدا شکر خیلی راحت بود و هیچ مشکلی پیش نیومد 

  ****تشکرنوشت ها****

از همهی دوستان خوبمقلب بابت تبریک تولد زهرا نازنازی و  نظرهای بسیار صمیمانه ، زیبا و دلگرم کننده‌تون در پست تولد یکسالگی زهرا نازنازی تشکر میکنم و امیدوارم متقابلا شما هم همیشه شاد باشید.قلب

 

27 خرداد که تولد بابایی بودparty سارا جون و آقا احسان عزیز تماس گرفتن و با یه ظرف پر از پاستای خوشمزه دستپخت سارا جون  اومدن منزل ما و برای هدیه تولد بابایی هم یک کیف دستی چرم زحمت کشیده بودن  ضمنا عمو احسان زحمت کشیده بود و یه پیراهن خیلی خوشگل با سلیقه‌ی خودش برای زهرا نازنازی خریده بود.

 

30 خرداد فائزه جون اومد دیدن زهرا نازنازی و یک قلک کیتی خیلی ناز هدیه آورد(هنوز هدیه های تولد ادامه دارنچشمک)

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)