زهرا نازنازیزهرا نازنازی، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

خاطرات زهرا نازنازی

روز مادر + اولین سالگرد قمری تولد زهرا نازنازی

امشب، آسمان مکه آذین‌بند قدوم دختر خورشید است  کعبه و زمزم و صفا، سرود خوان آمدن کوثر جاری رسول خدایند ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) مبارک باد دلنوشته‌ی من برای مادرم دوشنبه ٢ خرداد شب میلاد حضرت زهرا (س) مقارن با اولین سالگرد قمری تولد زهرا نازنازی، هدیه‌ای که خداوند سال گذشته در این روز زیبا و معنوی به من عطا کرد تا کمتر خلا نبود مادرم رو حس کنم.  خدایا بخاطر تمام الطاف الهیت سپاسگزارم.   5 شنبه‌ی دیگه 12 خرداد  اولین سالگرد تولد زهرا نازنازی همه‌ی دوستان عزیز پیشاپیش به یک تولد وبلاگ...
8 خرداد 1390

اولین قدم های زندگی + چهارمین دندون + کارهای جدید

  زهرا نازنازی دو سه روزه که بطور مستقل چند قدمی راه میره نازگل مامان دقیقا در ۱۱ ماه و ۱۵ روزگی اولین قدم‌هاشو برداشت و ما رو ذوق زده کرد.   خدایا شکرت ، سال گذشته این روزها سخت ترین روزهای زندگیم بود و داشتم برای در آغوش کشیدنت لحظه‌شماری میکردم. خدای مهربون شکرت که   بهترین و شیرین‌ترین روزهای عمرم رو تجربه میکنم چقدر روزها سریع سپری میشن وچقدر این لحظه‌های شیرین   زود میگذره.   اولین روزی که خندیدی اولین روزی که غلت زدی اولین روزی که چهاردست وپا رفتی اولین روزی که دندون درآوردی اولین روزی...
30 ارديبهشت 1390

اولین سفر زهرا نازنازی به مشهد مقدس

به نام خدا روز جمعه 16 اردیبهشت ساعت 19 به سمت مشهد مقدس راهی شدیم. بگذریم از این که پنجشنبه و جمعه من چقدر کار کردم و چقدر استرس داشتم. علی جون جمعه صبح آزمون ورودی یکی از دبیرستان‌های منتخب رو داشت و به همین دلیل ساعت حرکت ما به بعدازظهر روز جمعه موکول شد. این قسمت داستان رو در وبلاگ علی جون بخونید. زهرا نازنازی برای اولین بار سفر با قطار رو تجربه کرد    خدا رو شکر زهرا نازنازی در طول سفر زیاد اذیت نکرد فقط  یکمی از این که فضا محدود بود خسته شده بود. در مسیر رفت وقتی به شهر سمنان رسیدیم در توقف 5 دقیقه‌ای قطار با دیدن خاله‌ی مهربون زهرا نازنازی...
23 ارديبهشت 1390

حساسیت + سوراخ کردن گوش + اولین حضور در شهربازی

  پنجشنبه صبح  روی گونه‌های زهرا نازنازی چند تا جوش ریز دیدم و فکر کردم شاید بخاطر بوسیدن صورتش باشه ولی تا شب دونه‌ها بیشتر شد و من کلی استرس پیدا کردم . خودم بتامتازون چشمی براش مالیدم ولی زیاد تاثیری نداشت. بالاخره شنبه  بعد از هماهنگی با منشی د ک تر صبور ساعت 4 بعدازظهر در مطب بودیم. تشخیص دکتر حساسیت غذایی بود.  فقط دوتا پماد داد تا به صورتش بمالم. یکیش(STLATOPIA)ساخت شرکت Mustela  فرانسه است که قیمتش ٣٠هزار تومان و اون یکی هیدروکورتیزون 1%چشمی ایرانی هست که باید با هم مخلوط بشه و روی جوش‌ها زده بشه. البته الان خیلی بهتر شده (اگر کسی تجربه‌ای در این زم...
11 ارديبهشت 1390

10 ماه و 10 روز و 10 ساعت

  امروز 10 ماه و 10 روز و 10 ساعته که ما با هم هستیم  و خداوند رو به خاطر این هدیه الهی شاکرم.   این روزها حسابی کنجکاو شدی و هر لحظه در حال یادگیری کارهای جدید هستی. اکثر کارهایی که انجام میدی با آگاهی هست . از ایام عید هر وقت موسیقی یا آهنگی میشنوی سریعا اقدام به نانای نای میکنی  وقتی بابایی یا داداشی از در خونه میرن بیرون متوجه میشی و دوست داری باهاشون بری بیرون. دیگه وقتی باهم میریم پیاده روی  توی کالسکه ات اصلا نمیخوابی و با دقت تمام به اطرافت نگاه میکنی گاهی هم شروع به آواز خوندن می کنی. تازگی‌ها یاد گرفتی گوشی تلفن یا موبایل رو ببری سمت گوشِت و الو کنی  ...
28 فروردين 1390

اولین نوروز زهرا نازنازی به روایت تصویر

  ز کوی یار می‌آ ید نسیم باد نوروزی      از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی دختر نازنینم امسال اولین نوروزی بود که در جمع خانواده حضور داشتی. البته سال گذشته هم یه جورایی حضوره شما محسوس بود ولی امسال نقل مجلس و نقش اول در جمع و مهمانی‌ها از آن تو بود و حسابی عیدی گرفتی پیام نوروز این است: دوست داشته باشید و زندگی کنید . زمان همیشه از آن شما نیست. بقیه ی عکس ها در ادامه مطلب پی نوشت: وبلاگ (( راهنمای بازی و کنسول بازی )) داداشی راه اندازی شد.  مادر ...
24 فروردين 1390

ناز گل مامان 10 ماهه شد

قشنگ ترین صدای زندگی تپش قلب توست با شکوه ترین روز دنیا تولد توست پس برای من بمان و بدان که عاشقانه دوستت دارم بزودی با خاطرات اولین نوروز زهرا نازنازی و یه عالمه عکس بروز میشیم   وبلاگ داداشی  هم بروز شده ...
12 فروردين 1390

آغاز سال 1390

  اولین پست سال 90 رو در سومین روزش بعد از چند روزه پرمشغله مینویسم. اول از تمام دوستان خوبم  که با کامنتهای پرمحبت و اس‌ام‌اس های پرمهرشون سال جدید رو تبریک گفتند تشکر میکنم و امیدوارم سال خوب و خوشی داشته باشید. فعلا فقط تونستیم دیدن چندتا از بزرگترهای فامیل بریم و با وجود زهرانازنازی حاضر شدن و از خونه بیرون رفتن خیلی زمان میبره. ولی ایشون از این جریان خیلی راضی هست و کلا بیرون رفتن رو خیلی دوست داره ... (چندتا عکس در ادامه مطلب) سال 1390 مبارک   ورود به وبلاگ داداشی       ...
6 فروردين 1390